۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیوونه بازی» ثبت شده است

سی یا 30 ؟

دنیا دنیای پولداراس اونی هم که میگنه پول خوشبختی نمیاره زر مفت میزنه

هرچیزی که به خوشبختی ربط داره به نوعی به پول وصل میشه

کدوم ادمی رو دیدی که رو اسکی غمگین باشه یا مثلا تو موج سواری افسرده باشه

ما بچه های پایین یه شهر بازی بخوایم بریم نهایتش سوار دوتا دستگاه میشم پولدارا هم که اصلا شهربازی نمیرن

عشقت بخاطر اسکناس ولت میکنه همشم سگ دو میزنه واسه پول ولی بازم یه عده هستن که میگن پول خوشبختی نمیاره

میری بغالی یه خورده خرید میکنی اخرش میبینی فروشنده 500 تومن کمتر پول گرفته همین که پاتو از مغازه میزاری بیرون ماشین میزنه از نخا فلجت میکنه

حالا طرف میزه هزار ملیارد اختلاس میکنه اب از اب تکون نمیخوره کیفشم کوک و عشق حالشم میکنه اونیکی میره دکل نفتی رو بلند میکنه میزنه به چاک هیچ کس هم نمیفهمه اصلا کی بود چی کرد کجا رفت....

حالا یه عده کارافرینی کردن حلاقیت به خرج دادن امدن کانال تلگرام زدن و از تبلیغات و اینا کسب درامد میکنن که هزار ماشالله دولت چشم دیدن اینارم نداره و میخواد تلگرامو فیلتر کنه ... دلیل فیلتر : داعش از تلگرام برای هماهنگی عملیات تروریستی استفاده کرده

والا من که قانع شدم هرکی قانع نشد بره بزنه تو گوش دادستان والا داعش از جاده هم برای امدن به حرم استفاده کرده خب جاده هارم خراب کنید راستی راستی داعش از خودرو هم استفاده کرده اونم جم کنید اگه میتونید البته بعدش بیار سرشو بخوریدچ

این روزا سعی میکنم کمتر اخبار بخونم والا تو زندگی تخمی خودم موندم حالا باید حرص تحریم های جدید و خایه مالی بعضی ها و کسشر گویی درباره تحریم ها رو ملت اثر نمیزاره و این مزخرفات

تحریم ها که ماتهت مارو از دو سو شکافته اونی که تحریم هارو حس نمیکنه شمایی که فوقش یه هزار ملیاردی میزنی تو جیب و د برو که رفتیم

این بار دیگه واقعا من یک دیوانم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

سمبوسه

سمبوسه ی داغ کنار خیابان
سس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب هایش
نگاه
نکاه
_لبم سُسی شده؟
_اره
_پاکش کن برام
_بیار جلو لبتو
_نه...با دستمال نه...سم بوسه! میفهمی؟..سم بوسه!
بوسه ی گرم در پیاده رو سرد
صدای مامور
بی توجهی ما
نزدیک آمدن مامور
نگاه زیر چشمی به مامور اما ناتوان از جدا شدن
جدامان کرد
به زور
_سوار شید باید بریم کلانتری
با لهجه حرف میزد
خندید
از خنده اش خنده ام گرفت
نگاه های سربازهای خسته در حیاط کلانتری
چشمک دژبان وصدایِ ارامش
_نترس یه تعهد میگیرن ولتون میکنن
ترسیده بود
استرس داشت
مامور دیگر با شکمی گنده و دمپایی لا انگشتی
_چه نسبتی دارید با هم؟
نگاهم کرد
انگار سوال او هم بود
_همه چیزمه
_تو شناسنامت زده همه چیزته؟
_شناسناممه!
_چی؟
_هویتمه
_که هویتته؟
_نباشه نیستم
با نگاه خیره بعد از من تکرار کرد
_نباشه نیستم
عصبانیت مامور
_تست الکل بگیرید
_تست الکل چیه؟
_تو حالت خوش نیست...مستی
_اره مستم...از من نه...از چشمای اون خانوم باید تست الکل بگیرید!
_خانوم پاشو زنگ بزن خانوادت بیان
ترسیده بود
آب دهانش را به سختی قورت میداد
_ببخشید توروخدا
گریه اش گرفت
دستش را مقابل صورتش گرفت و زیر گریه زد
نگاهم میکرد و گریه میکرد
چه خبطِ شیرینی
_دستتو بردار از رو صورتت جانم
گریه
_میگم دستتو بردار یه لحظه
دستش را کنار زد
_قربون اون دماغ تپل و سرخ شدت برم که انقد میاد به پفِ زیر چشمات
پیچیدن صدای سیلی در سالن کلانتری
گوشم سوت کشید
من سیلی خوردم او صورتش را گرفت!
_ببرینش بازداشگاه تا تلکیفشون روشن شه
جلو آمد
نگاه
نگاه
_دوسِت دا...
کنار پیاده رو
_آقا..اقا
صدای مامور
_پاشو آقا اینجا نشین...بلند شو
به خودم آمدم
صورتم را گرفتم
گوشم سوت میکشید...
نباشه نیستم...!
نیستی...هستم...
نیستی..هستم؟
.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰