جان راولز (John Rawls) در کتاب "لیبرالیسم سیاسی"، بیان می‌کند که هر حکومتی با سه ریسمان تعادل خود را حفظ می‌کند:
-قدرت
-مشروعیت
-محتوا ‏.
تحلیل راولز این است که ضخیم‌ترین ریسمان، ریسمان قدرت است، بطوریکه با پاره شده این ریسمان، دو ریسمان دیگر قوام کافی برای حفظ حکومت را ندارند
‏حفظ حکومت به استحکام هر سه ریسمان است. حذف هریک تعادل حکومت را به سمتی بهم می‌ریزد.
نهایتا یک حکومت قادر است فقط به ریسمان قدرت متصل باشد.
‏اشکال تک‌اتصالی بودن به ریسمان قدرت این است که قدرت پارامتری مداوم نیست. کافی‌ست در مقطع کوتاهی قدرت متزلزل شود. حکومت بی‌شک سقوط خواهد کرد! ‏راولز مشروعیت را اینگونه تعریف می‌کند:
میزان همپوشانی محتوای اجتماعی مردمی (فرهنگ) و محتوای سیاسی حکومت (ایدئولوژی)
‏هرچقدر محتوای حکومت از محتوای مردم بیشتر فاصله بگیرد، ریسمان مشروعیت سست‌تر می‌شود تا آنجا که این ریسمان بگسلد. ‏تنها راه ترمیم ریسمان مشروعیت، این است که یا مردم محتوای خود را به محتوای حکومت نزدیک کنند یا حکومت محتوای خود را به محتوای مردم تقریب دهد. ‏تاریخ سیاست نشان می‌دهد که حکومت‌ها نخست تلاش می‌کنند که مردم را به سرسپردن به محتوای خود راضی کنند.
تنها مردمانی که پایمردی کنند پیروزند!
‏حکومت برای حفظ خود مجبورست مشروعیت داشته باشد؛ #تَکرارمی‌کنم مجبورست.
اگر مردم به تلاش حکومت سر ننهند، حکومت چاره‌ای جز پذیرش خواستشان ندارد. ‏حالا اصول فوق را بر رابطۀ حکومت و مردم در ایران تخصیص دهیم:
محتوای حکومت با محتوای عمومی جامعۀ ایران فاصله دارد و ریسمان مشروعیت گسسته است.
‏حکومت تمام اهتمام خود را بر نزدیک کردن مردم به خود دارد. مردم کمابیش در حال تن دادن به محتوای حکومت هستند.
خواست حکومت بر همین اصل استوارست. ‏اگر کسی به معنی واقع عبارت، به دنبال تغییر رفتار حکومت است، لازم است که کمی رفتارشناسی سیاسی بداند.
حکومت بیشتر به جمهورش محتاج است تا برعکس. ‏آیت‌الله خامنه‌ای صراحتا بیان می‌دارد: تغییر رفتار با تغییر نظام فرقی ندارد.
او خیلی خوب رفتارشناسی سیاسی را می‌داند.رهبری بسیار باهوش‌ست. ‏تنها راه مجبور کردن رهبران ایران به سرنهادن به خواست‌های مردمی، عقیم کردن همین تلاش است.
آیا هوش اجتماعی مردم بر مکر حکومت می‌چربد؟ ‏انتخابات یا هر کنش دیگری یک شطرنج است،میان مردم و حکومت،
مردمی که بدلیل تفاصل منافع همیشه مات می‌شوند و هربار با خود می‌گویند اینبار می‌بریم.
‏مردم حتی نمی‌دانند دارند شطرنج بازی می‌کنند. حتی نمی‌دانند به سادگی مهندسی می‌شوند، چون هوش اجتماعی ندارند.
درجازدن لیاقت یک جامعه کودن است